» تحصیل فرزندان » فارسی دهم » معنی درس چهارم فارسی دهم + آرایه های ادبی و جواب درک و دریافت روان خوانی
معنی درس چهارم فارسی دهم
فارسی دهم

معنی درس چهارم فارسی دهم + آرایه های ادبی و جواب درک و دریافت روان خوانی

آذر 9, 1403 1035

معنی درس چهارم فارسی دهم + آرایه های ادبی و جواب درک و دریافت روان خوانی درس دیوار از فارسی دهم در این مطلب قرار داده می شود.

معنی درس چهارم فارسی دهم + آرایه های ادبی

  • لب حوض: کنار حوض
  • تعجب برش داشته بود: بسیار شگفت زده شده بود
  • شیری: گونه‌ای رنگ سفید
  • مثل یک توپ: تشبیه
  • حیاط: صحن خانه (هم‌آوا← حیات: زندگی)
  • سرو صدا حیاط را برداشته بود: فراگرفته بود
  • تل: کپه، پشته خاک
  • خرده: تکه (هم‌آوا← خورده: خورده شده)
  • بله دیگر: آری؛ البته
  • دور و زمانه: روزگار
  • درست همین موقع: دقیقا
  • توی اتاق: درون
  • یک مرتبه: ناگهان
  • نیش: چهار دندان نوک ‌تیز جلوی دهان انسان
  • یک ریز: پیوسته
  • خوب، خراب کرده‌ای: خُب
  • قالیچه: قالی کوچک
  • پهن کرد: گسترد
  • آتش کرد: روشن کرد
  • قاش: قاچ، برش
  • مفصل: با تفصیل
  • کوچولو: کوچک
  • دیگر نمی تواند…: پس از رویداد مورد بحث
  • کول: شانه
  • از این سر حیاط …: طرف
  • فشردن: فشار دادن (بن ماضی: فشرد، بن مضارع: فشار)
  • انگار: گویی
  • عمله: جمع عامل، کارگران؛ در فارسی امروز معنای مفرد دارد به معنای کارگر ساده

  • خیره شدن: زل زدن
  • لج کردن: لجبازی کردن
  • نشنیده گرفتن: فرض کردن، انگاشتن
  • اعتنا: توجه
  • از سر گرفتن: از نو آغازیدن
  • چرا پدرش این همه: اندازه
  • اصرار: پافشاری (شبه هم آوا← اسرار: رازها)
  • بگو و بخند: خوش و بش
  • کوبیدن: ضربه زدن (بن ماضی: کوفت، بن مضارع: کوب)
  • دلتنگی: غمگینی و آزردگی
  • بی مهر: بی عشق
  • جوابی … نارسا: شنیده نمی شد
  • زورکی: به زور
  • سرسنگین: با بی محلی
  • چاق: فربه
  • گنده: درشت
  • نیمه: آجر نصفه
  • یک ریز: پیوسته
  • خواباندن: ویران کردن
  • نیمه بالا می‌انداختند: آجر نصفه
  • خیره خیره …: زل زدن
  • حرف گرفتن: حرف کشیدن
  • راست: مستقیم
  • دستگیرش نشده بود: نفهمیده بود
  • در رفتن: گریختن
  • بی مهر: بی عشق
  • حیاط: صحن خانه (هم آوا؛ حیات: زندگی)
  • دولا شد: خم شد
  • پاره آجر: یک چهارم آجر
  • دلهره: نگرانی
  • ور: طرف
  • طاس: کچل
  • خپله: چاق و قد کوتاه
  • از نو: دوباره
  • رعشه: لرزش
  • تنش رعشه شدیدی گرفت: شروع کرد
  • سراسیمه: آشفته

قلمرو و آرایه های ادبی درس دیوار فارسی دهم

  • بنا: نماد کسی که سبب ساز جدایی است
  • دیوار: نماد جدایی
  • همسایه: نماد کسانی که از ایشان جدا می‌شویم.
  • همه چیز پیش چشم هایش عوض شده بود: مجاز از نگاه
  • سرگرم بودن: کنایه از مشغول بودن
  • حیاط ها سر به هم آورده: جانبخشی، یکی شدن
  • اوقات تلخی: حس آمیزی، کنایه از ناراحتی
  • نیشش باز شد: مجاز از دهان
  • رو به راه شدن: کنایه از آماده شدن
  • مثل آدم های بزرگ: تشبیه
  • چشم هایش … نمی خندید: مجاز از خودش
  • حیاط مثل گذشته: تشبیه
  • دیواری … سر بیرون می‌آورد: جانبخشی، استعاره
  • حیاطشان مثل … کوچک می‌شود: تشبیه
  • درست مثل یک قفس: تشبیه
  • به سر و کول هم پریدن: کنایه از با هم شوخی و بازی کردن
  • مثل ماهی های حوض: تشبیه
  • فضا را از فریادهای شادمانی …: استعاره پنهان، حس آمیزی
  • بغض گلویش را می‌فشرد: جانبخشی
  • لب بر چیده بودن: کنایه از «اندوهگین بودن»

  • یک چکه: مجاز از اندک
  • از چشم آنها می‌دید: مجاز از وجود و نگاه
  • جزء خیالات است: کنایه از «نشدنی است»
  • دیوار صدای … نگه می‌داشت: جانبخشی
  • جوابی … خشک و بی مهر: حس آمیزی
  • دیوار … حرف می‌زد: جانبخشی
  • باد توی … می‌خواند: جانبخشی
  • فقط باد … آواز می‌خواند: جانبخشی
  • زیر لب: کنایه از «آهسته»
  • چشم های غم زده: مجاز یا استعاره
  • دیگر باد … بخواباند: جانبخشی
  • حرفی مانند آتش: تشبیه
  • حرفی سر زبانش بچسبد: کنایه از «ناتوانی در سخن گفتن»
  • این پا و آن پا شدن: انتظار همراه با بی قراری، دست دست کردن
  • دست از سرم برداشتن: کنایه از مزاحم کسی نشدن
  • درخت ها … بلند کرده بودند …: جانبخشی
  • دیوار مثل دیو ایستاده بود: تشبیه، استعاره پنهان
  • مثل صدها قناری: تشبیه
  • آن وقت مثل اینکه … نگاه می‌کردند: تشبیه، جانبخشی
  • با او سر دعوا داشت: مجاز از قصد و اندیشه
  • نگاه تند و تیز: حس آمیزی
  • رنگ کسی پریدن: کنایه از ترسیدن
  • مثل یک گنجشک: تشبیه
  • سراپای: کنایه از همه وجود
  • دم: نفس، مجاز از لحظه
  • چپ چپ نگاه کردن: نگاه تهدید آمیز کردن

جواب درک و دریافت روان خوانی دیوار فارسی دهم صفحه ۲۷

سوال ۱) اگر این متن را داستانی نمادین بدانیم، هریک از عناصر زیر نماد چه چیزی است؟

پاسخ: بنّا: نماد کسی که عامل یا سبب جدایی، برهم زننده تفاهم و افکار است.

دیوار: نماد جدایی انسان ها و مانع تفاهم جوامع بشری

به این نوشته امتیاز بدهید!

admin

admin

خیلی چیزها دست به دست هم دادن تا به فکر راه انداختن این سایت بیفتم، که مهمترینش عشق من به آشپزی و شیرینی پزی بود. کمکت میکنم با همون مواد اولیه ای که در منزل داری بهترین غذاها و شیرینی ها رو درست کنی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×
    ورود / عضویت